زباحال امام جعفر صادق علیهالسلام قبل از شهادت
شاعر : محمود ژولیده
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : غزل
بخدا سخـتترین لحظۀ عـمرم این بود که شبـیـه دل زینب جگـرم خونین بود
دستِ بسته، دلِ شب، در پیِ استر، گریان چون اسیریِ حرم، خاطرهای غمگین بود
یاد غـمهـای رقـیه، جـگـرم را سوزاند و همین روضه برای دل من تسکین بود
وسـط شـعـلـۀ آتـش، نـفـسـم بـنــد آمــد وای بر قاتل زهـرا، به لبـم نفـرین بود
ناصبی بود و به مادر، بد و بیرا میگفت بد دهن بود و فقط بر لب او توهین بود
ریـسمان بـسـته چو مولام، کشیدند مرا این جفا از خلفا، یک عمل ننـگـین بود
بـا وجـودی که اهـانت به نـهـایت دیـدم باز هم تلخ ترینَـش، به نظر شیرین بود
هیچکس زیر سُـم اسب تنـم را نـفـِشرد یاد گـودال ولی سیـنـۀ من سنـگـین بود
نیزه و خنجر و شمـشیر و سنانم نزدند کِی چو جدم، تنم از خون سرم رنگین بود
اهـل بـیـتـم کـه گـرفـتـار اراذل نـشـدند عمه افـسوس، اسیر سپـهی بی دین بود
وای از دغـدغـۀ عـمَّـتِـیَ الـمـضـروبـه چشمِ شامی چقدَر سوی حرم بدبین بود
|